|
خیلی عاشق امام حسین بود... می گفت : مگر می شود کسی نخواهد جانش را فدای امام حسین کند؟ یک شب خواب دید ظهر عاشورا در صحرای کربلاست. امام فرمود: محافظم می شوی تا نماز بخوانم؟ جلوی امام ایستاد! هر تیر که آمد خود را کنار کشید!! تیرها به امام می خورد... فهمید عشقبازی کار هر کسی نیست...
ما فرمانهای امام زمانمان را می دانیم! ولایت، نماز، حجاب، خمس، رعایت حق الناس ، حفظ بیت المال، احسان به والدین، خیرخواهی برای مومنان، اما هرگاه اجرای این فرمانها بخواهد آسیبی به نفس و غرور و دنیای ما برساند؛ چند نفر از ما گوش به فرمان می ایستیم؟ کاش این محرم ، ماه خودسازی ما باشد! ماه تمرین ولایتمداری مان در دوراهی های انتخاب بین نفس و امام... شاید دیگر "العجل"ـهایمان برای امام زمان اینقدر بوی کوفه ندهد... و او دیگر این همه غریب نباشد... یقین دارم که آن وقت؛ مهدی خواهد آمد!
[ دوشنبه 92/8/27 ] [ 9:53 عصر ] [ ]
|
|