سفارش تبلیغ
صبا ویژن


[ شنبه 87/10/7 ] [ 1:0 صبح ] [ ]
 
ولادت و زندگی:
شـیخ زین الدین معروف به شهید ثانی، از اعاظم فقهای شیعه است مردی جامع بوده ودر علوم مـخـتـلف دست داشته است اهل جبل عامل است جد ششم او صالح نامی است که شاگرد علا مه حـلـی بـوده اسـت ظـاهـرا اصـلا اهـل طوس بوده است، از این روشهید ثانی، گاهی الطوسی الشامی امضا می کرده است.[1]
شـهـیـد ثانی در سال 911 متولد شده و در 966 شهید شده است مسافرت متعددی کرده و اساتید فـراوانی دیده است به مصر و دمشق و حجاز و بیت المقدس و عراق و استانبول مسافرت کرده و از هر خرمنی خوشه هایی چیده است تنها اساتید سنی او را دوازده تن نوشته اند به همین جهت مردی جـامـع بوده است علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه وعرفان و طب و نجوم هم، آگاهی داشته است فـوق الـعاده زاهد و متقی بوده است شاگردانش در احوالش نوشته اند که در ایام تدریس شبها به هـیـزم کـشـی برای اعاشه خاندانش می رفت و صبح به تدریس می نشست مدتی در بعلبک به پنج مـذهـب (جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی) تدریس می کرده است شهید تالیفات متعددی دارد معروف ترین تالیف او در فقه، شرح لمعه شهید اول، و دیگر مسالک الافهام است که شرح شـرایـع مـحقق حلی است شهید ثانی نزد محقق کرکی (قبل ازآنکه به ایران بیاید) تحصیل کرده است شهید ثانی به ایران نیامد صاحب معالم که ازمعاریف علما پایان کتاب النفلیه با انها شهید ثانی که مورد تایید محدث قمی نیز قرار گرفته است.شیعه است، فرزند شهید ثانی است.[2]
فقیه عالیقدر و دانشمند بزرگوار شیعه، زین الدین بن نورالدین شیخ علی بن احمد عاملی جبعی، مـعـروف بـه شهید ثانی در سیزدهم شوال 911 ه ق، در یک خانواده علم و فقاهت زاده شده و هـمزمان با حیات پدر بزرگوارش، نورالدین علی بن احمد، تحصیلات مقدماتی را نزد او گذراند سپس به قریه میس رفت و نزد شیخ ‌علی بن عبدالعالی میسی (م 938 ه ق) تحصیلات خود را ادامـه داد و کـتابهای شرائع الاحکام محقق حلی، و ارشاد علا مه حلی، و کتاب قواعد علا مه را نزد او خواند.
او یـکـی از اعـیان و مفاخر فقهای نامدار شیعه، و یکی از اکابر متبحرین در علوم اسلامی و یکی از اسـتوانه های فقهی و اجتهادی در طول ادوار فقه اسلامی می باشد که از نظر آثار و برکات وجودی کـم نـظـیـر مـی باشد او در قرن دهم هجری می زیسته و باتلاش و کوشش خستگی ناپذیر فقه آل محمد (ص) را به نقاط مختلف جهان بسط وانتشار داده است.
سفرهای علمی:
او بـه منظور ادامه تحصیلات علمی، مسافرتهای متعددی به نقاط مختلف جهان اسلام آغاز نمود، یـعـنی آنگاه که چندی در میس اقامت گزید، به کرک نوح رفت و نحو و اصول فقه را نزد سـیـد جـعفر کرکی، نویسنده کتاب المحجه البیضافراگرفت، و در سال 934 ه ق مجددا به جـبع بازگشت و تا سال 937 ه ق در آنجاسرگرم مطالعه و تحقیق و مذاکرات علمی شد در هـمـین سال به دمشق مسافرت کردو قریب یک سال و اندی در آنجا به تحصیلات خود ادامه داد و نزد شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف بزرگوار، پاره ای از کتب طب و حکمت و هیات را قـرائت نـمـود و در مـحـضـر درس شـیخ احمد جابر شرکت جست و کتاب شاطبیه را که در علم قرائت و تجوید است، بر او خواند.
او بـه سـال 938 هـ ق دوبـاره به جبع بازگشت، ولی نتوانست توقف خود را که موجب توقف علمی او می شد، چندان ادامه دهد، لذا مجددا آهنگ دمشق نمود تا ازآنجا به مصر برود البته مدتی کـوتـاه در دمـشـق درنـگ کـرد و کـتـاب صـحیح مسلم وصحیح بخاری را در مدرسه سـلـیـمـیه نزد شمس الدین طولون قرائت کرد وسپس در نیمه ربیع الاول 942 ه ق به صـوب مـصر حرکت نمود مدت مسافرت او ازدمشق به مصر، حدود یک ماه به طول انجامید و در میان راه کرامات و خوارق عاداتی از وی مشاهده شد که شاگردش ابن العودی آنها را بازگو کرده است در مصر نزدشانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخایر علمی در علوم عربی، اصول فقه،هندسه، معانی، بیان، عروض، منطق، تفسیر و سایر علوم دیگر سرگرم شد.
شـاگـردش ابـن العودی تمام اساتید او را در بغیه المرید نام می برد که از آن جمله است شـیخ ابوالحسن بکری، نویسنده کتاب الانوار فی مولد النبی و مجلسی از این کتاب در بحار الانوار مطالبی نقل کرده است شهید ثانی در شوال 944 ه ق به زیارت خانه خدا و نیز زیارت قبر شـریف پیامبر اکرم (ص) و ائمه بقیع موفق شد درصفر 944 ه ق بار دیگر به موطن خود جبع مـراجـعـت کـرد در ربیع الاول 946 ه ق به زیارت ائمه هدی (ع) در عراق مشرف شد و در پنجم شعبان همان سال به جبع بازگشت و چند سالی در آنجا ماند در ذیحجه 948 ه ق مسافرت به بـیـت الـمـقـدس رادر پـیـش گرفت و وارد این شهر شد و در محضر شیخ شمس الدین بن ابی اللطیف مقدسی، قسمتی از صحیح مسلم و بخاری را قرائت نمود و از این استاد اجازه روایت را اخـذ کـرد پـس از آن بـه موطن خود مراجعت نمود و در آنجا مشغول تحقیق و مطالعه و تدریس گشت.
پـس از آن بـه صوب روم شرقی عزم سفر کرد و در هفدهم ربیع الاول 949 ه ق از طریق دمشق و حلب وارد قسطنطنیه گردید این دانشمند بلند همت و سخت کوش به گوشه ای پناهنده گشت و در طی مـدت هیجده روز دست اندر کار نگارش رساله ای شد که راجع به ده علم بود ده مبحث جالب آن را در آن رساله تحریر کرد و آن را نزدقاضی عسکر محمد بن محمد بن قاضی زاده رومی کـه خـود از دانشمندان برجسته آن دیار به شمار می رفت، فرستاد پس از ملاقات او با شهید ثانی، مـیـان آن دو در در مسائل مختلف مباحثات و مذاکرات علمی صورت گرفت و نوشته های شهید ثـانـی و نـیزمذاکرات علمی او، قاضی رومی را بر آن داشت که صورت برنامه ای که حاوی وظائف مـدارسی بود در اختیار او قرار داده و به او پیشنهاد کرد که در انتخاب مدرسه دلخواه خود مختار اسـت و مـی تـواند افاضات علمی و تدریسی خود را در هرمدرسه ای که مطابق سلیقه اوست اجرا نـمـایـد، و در ضـمـن با اصرار از او درخواست می کرد که در شام یا حلب به انجام وظیفه تدریس بپردازد شهید ثانی پس از استخاره،اقامت در مدرسه نوریه واقع در بعلبک را انتخاب کرد و از سوی قاضی مزبور، اداره امور این مدرسه به وی، واگذار شد.
مدت توقف شهید ثانی در قسطنطنیه چهار ماه به طول انجامید و طبق معمول که لحظه ای را به هـدر نـمـی داد، در طـول ایـن مـدت کـوتـاه با سید عبدالرحیم عباسی،نویسنده کتاب معاهد الـتـنصیص آشنایی پیدا کرد و با او مجالست و آمد و شد آغازنمود و از محضرش از لحاظ علمی استفاضه می کرد.
در یـازدهم رجب از طریق عراق به جبع بازگشت و در مسیر بازگشت خود به زیارت مراقد ائمه اطـهـار (ع) تـشـرف حاصل نمود و این مراجعت با نیمه صفر 953 ه ق همزمان بود او سرانجام در بعلبک اقامت گزید.
شهرت علمی:
او پس از اقامت در بعلبک، در سایه شهرت علمی، مرجعیت یافت ودانشمندان فرزانه و فضلای آن دیـار، از دوردسـت ترین بلاد برای استفاضه علمی به محضر او روی می آوردند و از برکات علمی و اخـلاقـی او بـهره کافی می گرفتند وی دراین شهر، تدریس جامعی را آغاز کرد، به این معنی که چـون نـسبت به مذاهب پنج گانه جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی از لحاظ آگاهی علمی کـامـلا مـحیط و مسلطبود، بر اساس تمام این مذاهب پنجگانه تدریس می نمود و در حقیقت فقه مقارن وعقائد تطبیقی را تدریس می کرد و چنانکه سلف صالح او، یعنی شیخ طوسی (قدس سره) برای نخستین بار کتابی در زمینه فقه تطبیقی و حقوق تطبیقی اسلام تالیف کرده بود، شهید ثانی برای نخستین بار تدریس فقه تطبیقی را در شهر بعلبک بنیاد نهاد توده مردم نیز بر حسب مذهب خود، پاسخ استفتاآت خویش را از محضر او دریافت می کردند.
کار و تلاش:
شهید ثانی با داشتن چنین مقام و شخصیت برجسته علمی و فقهی، در تامین پاره ای از ضروریات مـعـاش شـخـصا تلاش می کرد نوشته اند: وقتی هوا تاریک می شدو شب فرا می رسید، الاغی را که مـرکب سواری او بود از خانه بیرون می آورد و به خارج شهر می راند و هیزم فراهم می آورد و بار بر آن می نمود و بدین وسیله سوخت منزل را برای خانواده اش فراهم می ساخت.
از بـرکات وجودی این شخصیت بزرگوار، با این فضائل روحی و معنوی،فرزند برومندی همچون عـلا مه بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر، ابومنصورجمال الدین حسن (صاحب معالم) به ثمر رسید که آثار گرانبهایی در اصول فقه وسایر علوم اسلامی به دنیای شیعه ارمغان آورد.
کـتـاب معالم الدین فی الاصول ابومنصور حسن، جایگزین کتاب اصول فقه فشرده مختصر ابن حاجب گشت و چند قرن است که به عنوان کتاب درسی طلا ب علوم دینی در حوزه علمی شیعه مورد استفاده قرار می گیرد و مانند کتاب پدر، یعنی الروضه البهیه همچنان جاویدان و پـایدار است و در پایگاههای حضرت ولی عصر (عج) عطش علمی شاگردان مکتب امیرالمؤمنین عـلی (ع) را فرو می نشاند وقلب آنان را با آبشخورهای پرفیض خود سیراب می سازد اثر گرانبهای دیـگـر فـرزنـدچـنـان پدری، کتاب منتقی الجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان است که کمتردانشمندی می تواند از آن احساس بی نیازی کند.
از نوادگان فاضل او، شیخ محمد بن حسن می باشد.
مرحوم خوانساری صاحب روضات الجنات، درباره شهید ثانی چنین می گوید: تا کنون در جمع دانـشـمـندان بزرگ و برجسته شیعه کسی را به یاد ندارم که ازلحاظ شکوه شخصیت، سعه صدر، خـوش فـهمی، حسن سلیقه، داشتن نظم و برنامه تحصیلی، کثرت اساتید، ظرافت طبع، معنویت سـخـن و پـختگی و بی نقص بودن آثارعلمی به پای او برسد، بلکه این استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهی و قرب منزلت،چنان می نمایاند که تالی تلو معصوم (ع) است و بلافاصله در رده پس از معصومان (ع) قرار دارد.[3]
شـهـیـد ثـانـی به هنگام میزبانی از واردین بی اختیار می گشت و در پذیرایی ازمیهمانان و تامین حوائج متقاضیان در حد ایثار و فداکاری می کوشید.
اساتید:
از مجموع بحث ها و مدارک تاریخی دیگری که در زندگی این شهید عالیقدر دردست داریم، به این نـتـیجه می رسیم که شهید ثانی با مسافرتهای متعدد خود، در صددیافتن اساتیدی بود که بتواند بـیـشترین بهره های علمی را از محضر آنان به دست آورداگر چه نمی توانیم نام تمام اساتید او را بـرشماریم، ولی به خاطر مزید اطلاع از آن اساتیدی نام می بریم که اسامی آنان در مدارک تاریخی ضـبط شده است و شهید ثانی ازمحضر آنان مستفیض گشته است و می نمایاند که شهید از درس اکـثـر اساتید برجسته در تمام مذاهب پنجگانه اسلامی استفاده شایان کرده است اینک تعدادی از آنان:
1 ـ پدر او، احمد عاملی جبعی (م 925 ه ق) در میس.
2 ـ شیخ علی بن عبدالعالی میسی (م 938 ه ق) در میس.
3 ـ شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف، در دمشق.
4 ـ سید حسن بن جعفر کرکی، در کرک نوح.
5 ـ شیخ احمد بن جابر، در دمشق.
6 ـ شمس الدین طولون دمشقی حنفی، در دمشق.
7 ـ شیخ ابوالحسن بکری.
8 ـ شیخ شمس الدین ابواللطیف مقدسی، در بیت المقدس.
9 ـ سید عبدالرحیم عباسی، در قسطنطنیه.
10 ـ ملا حسن جرجانی.
11 ـ ملا محمد استرآبادی.
12 ـ ملا محمد علی گیلانی.
13 ـ شهاب الدین بن نجار حنبلی.
14 ـ زین الدین حری مالکی.
15 ـ شیخ ناصر الدین طلاوی کفعمی.

و اسـتـادان دیـگـری کـه در طی سـفـرهـای عـلـمـی خود با آنان آشنا شده بود و به وسیله آنها اندوخته های علمی خود را لحظه به لحظه فزاینده تر نموده است.
تالیفات و آثار:
آثـار علمی این دانشمند پاک نهاد به دهها کتاب و رساله علمی می رسد وعلی رغم اشتغالات دیگر تدریسی، حدود هفتاد اثر علمی از خود به جای گذاشت که ما به برخی از آنها دست یافته و یا با نام پاره ای از آنها ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف آگاهی یافته ایم.
تـالـیـفـات شهید ثانی که از روض الجنان آغاز می شود و به الروضه البهیه ازلحاظ تاریخ تـالـیـف پایان می گیرد، واقعا همچون روضه و بوستانی است که هرپژوهشگر دانشهای دینی را با مناظر دل انگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خودرا در میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویـه ای از ایـن بـوستان و آبشخورهای آن سیراب گردد و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تالیفات استنشاق نماید.
آثـار شـنـاخـتـه شـده ایـن عـالم بزرگوار و فقیه عالیقدر را بر حسب ترتیب موضوعی در زیر یاد می کنیم:
الف ـ کتب و رسالات فقهی:
1 ـ روض الـجـنـان فی شرح ارشاد الاذهان، که ظاهرا نخستین اثر علمی این بزرگوار است که به تاریخ جمعه 25 ذی القعده 949 تالیف کرده است.
2 ـ مـسـالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام که تاریخ پایان کتاب دیات آن 2ربیع الاول 964 است.[4]
3 ـ الفوائد العملیه فی شرح النفلیه.
4 ـ المقاصد العلیه فی شرح الالفیه، در 19 ربیع الاول 950.
5 ـ نتایج الافکار فی حکم المقیمین فی الاسفار، در دوشنبه 27 رمضان 950.
6 ـ رساله فی ارث الزوجه من العقار، در 956.
7 ـ رساله فی احکام الحیوه، در سه شنبه 25 ذی الحجه 956.
8 ـ رساله فی وجوب صلوه الجمعه.
9 ـ رساله فی الحث علی صلوه الجمعه، این رساله، به جز رساله قبلی می باشد.
10 ـ رساله فی تحریم طلاق الحائض الحامل المدخول بها، الحاضر زوجها.
11 ـ رساله فی حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها.
12 ـ رساله فی تحقیق النیه.
13 ـ مناسک الحج الکبیر.
14 ـ مناسک الحج الصغیر.
15 ـ رساله فی عدم جواز تقلید المیت.
16 ـ الفتاوی المختصره، غالبا در مسائل مربوط به عبادات است.
17 ـ رساله فی انفعال ما البئر.
18 ـ رساله فیما اذا احدث المجنب حدثا صغیرا فی اثنا الغسل.
19 ـ رساله فیما اذا تیقن الحدث و الطهاره و شک فی السابق منهما.
20 ـ المسائل النجفیه (که هنگام بازگشت از استانبول (قسطنطنیه) به نجف، به آنها پاسخ نوشته است).
21 ـ مسائل جبل عامل، که پس از مراجعت از مکه در جبل عامل پاسخ آنها رانگاشته است.
22 ـ رساله فی عدم قبول الصلوه الا بالولایه.
23 ـ الـرسـالـه الاسـطنبولیه فی الواجبات العینیه که هم در فقه و واجبات علمی وهم در مسائل اعتقادی است، در 12 صفر 952 ه ق.
24 ـ الـروضـه الـبـهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، که آن را در مدت 6 ماه و 6 روز، یا15 ماه تالیف کرده است.
25 ـ حاشیه المختصر النافع.
26 ـ حاشیه ارشاد الاذهان.
27 ـ حاشیه قواعد الاحکام.
28 ـ حاشیه شرایع الاسلام.
ب ـ کتب درایه:
29 ـ الـبـدایه فی علم الدرایه شهید ثانی در این علم شاید نخستین دانشمندشیعی باشد که دست اندر کار تالیف مهم در این رشته باشد.
30 ـ شرح البدایه فی علم الدرایه.
ج ـ کتب اصول فقه:
تـمـهید القواعد الاصولیه لتفریع الاحکام الشرعیه این کتاب دارای 100 قاعده اصولی و 100 قاعده ادبی است که در اول محرم 958 ه ق تالیف کرده است.
د ـ کتب مربوط به حدیث:
32 ـ غنیه القاصدین فی اصطلاحات المحدثین.
33 ـ شرح حدیث الدنیا مزرعه الاخره.
34 ـ کتاب فی الاحادیث مرحوم شیخ حر عاملی گوید: حدود هزار حدیث به خط شهید ثانی دیدم که از مشیخه حسن بن محبوب انتخاب کرده بود.
ه ـ کتب ادعیه:
35 ـ رساله فی الادعیه.
36 ـ رساله فی آداب الجمعه.
و ـ کلام:
37 ـ حقائق الایمان یا تحقیق الاسلام و الایمان در شب دوشنبه، هشتم ذی القعده 954 ه ق.
ز ـ تفسیر:
38 ـ رساله فی شرح بسمله.
ح ـ نحو:
39 ـ منظومه فی النحو.
40 ـ شرح المنظومه فی النحو.
ط ـ اخلاق و عرفان دینی:
41 ـ منار القاصدین فی اسرار معالم الدین، در تعلیم و تربیت و اخلاق وعرفان.
42 ـ منیه المرید فی آداب المفید و المستفید، در آداب تعلیم و تعلم که کتابی فوق العاده مفید در امر آموزش و تربیت می باشد که صحیح ترین و کامل ترین ترجمه آن توسط دانشمند محترم، جناب آقای دکتر سید محمد باقر حجتی انجام پذیرفته است.
43 ـ مـسـکـن الـفؤاد عند فقد الاحبه و الاولاد (آرام بخش دل به هنگام از دست دادن دوستان و فرزندان) که این کتاب را پس از حادثه از دست دادن چند فرزند، پیش از شیخ حسن صاحب کتاب معالم الاصول در تسلی خاطر خویش و دیگران، در روزجمعه اول رجب 954 ه ق نگاشته است.
44 ـ تلخیص مسکن الفؤاد.
45 ـ کشف الریبه عن احکام الغیبه.
46 ـ التنبیهات العلیه علی وظائف الصلوه الغیبیه، یا اسرار الصلوه که دراسرار عرفانی و نکات و آداب درونی و باطنی نماز می باشد و با استمداد از احادیث در 9 ذی الحجه 951 تحریر شده است.
اینها برخی از آثار و تالیفات مرحوم شهید ثانی بوده که بر آن اطلاع یافته شد.[5]
شهادت:
دو نـفـر از مردم جبع برای مرافعه و محاکمه به شهید ثانی مراجعه کردند او نیزطبق موازین دینی و ضوابط شرعی، دعوی را فیصله داد طبیعی است در مرافعات، هردو طرف منتفع نیستند، نـتـیجه به نفع یکی از طرفین و به ضرر دیگری فیصله یافت شخص محکوم از این داوری به خشم آمد و نزد قاضی صیدا رفت و از او سعایت کرد که شهید ثانی رافضی و شیعه است قاضی جریان را بـه سـلـطـان سـلـیـم اطـلاع داد ازطرف او برای دستگیر کردن شهید، شخصی مامور شد در پـی گیری این ماموریت اووارد جبع شد، از مردم شهر سراغ شهید را می گرفت، به او گفتند که در شهر نیست.
شـهـید ثانی اصولا به علت محیط ناسالم و جو آلوده مردم زمان، غالبا عزلت اختیار می کرد و فقط برای اقامه نماز صبح به مسجد می رفت و اکثر اوقات با حالتی آمیخته به بیم و هراس به سر می برد و خـویـشـتـن را از منافقان پنهان می کرد و غالبا به تنهایی سرگرم تحقیق و مطالعه و تالیف بود هـمزمان با ورود مامور کذایی، استاد درانگورستان خود سرگرم تالیف کتاب بوده است این مامور موفق به دستگیری او نشد،چون به خاطر شهید گذشت که به سفر حج برود مقدمات سفر مکه را آماده ساخت ودر محملی که با روپوش بود نشست تا کسی او را نبیند و نشناسد.
قـاضی صیدا به سلطان روم (عثمانی) نامه ای نوشت که در بلاد شام (سوریه) مردی عالم زندگی می کند که بدعت گزار و بیرون از مذاهب چهارگانه اهل سنت ودست اندر کار نشر و تبلیغ عقائد خـود می باشد سلطان سلیم شخصی به نام رستم پاشا را که وزیر او بود، برای دستگیری شهید مامور ساخت و گفت باید او را زنده دستگیر کنی تا با دانشمندان استانبول (قسطنطنیه) مباحثه کند و از عقائد او تفتیش شود تا سرانجام از مذهب و آئین او مطلع گردند رستم پاشا به جبع آمد و از شـهیدپرس و جو کرد به او گفتند که به سفر حج رفته است این مامور در اثنا راه مکه به شهید ثانی رسید و او را دستگیر کرد شهید ثانی به او گفت: به من مهلت ده تا سفر حج را به انجام رسانم و من فرار نمی کنم و مناسک حج را زیر نظر و مراقبت تو انجام می دهم پس از انجام مناسک به هر صورتی که دلخواه توست با من عمل کن.
رسـتم پاشا راضی شد که شهید ثانی مراسم حج را برگزار کند و پس از پایان مراسم حج، شهید را بـه روم (عـثـمـانـی) بـرد آنگاه که او را وارد کشور عثمانی نمود، درراه به شخصی برخوردند آن شخص از مامور سؤال کرد که این مرد کیست؟
گفت ازدانشمندان شیعه امامیه است که بر حسب ماموریت او را نزد سلطان می برم آن شخص گفت: تو درباره این مرد در اثنا راه کوتاهی کرده و او را آزار رسـانـده ای،مـمـکـن اسـت در حضور سلطان از تو شکایت کند و دوستان و یاران او نیز به حـمـایـت ودفاع از وی برخیزند و برای تو موجبات ناراحتی و احیانا قتل فراهم کنند صلاح دراین است که در همین جا سرش را از بدن جدا کنی و سر بریده او را نزد سلطان ببری این مرد فرومایه و پـسـت فـطـرت در کنار دریا استاد بزرگوار را شهید کرد آنگاه سربریده او را حضور سلطان آورد سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبیخ قرارداد و به وی گفت: من تو را مامور ساخته بودم که او را زنده بیاوری، بنابراین به چه مجوزی او را کشتی؟
سـیـد عبدالرحیم عباسی که با شهید ثانی سابقه دوستی و آشنایی داشت، با دیدن سر بریده شهید ثانی سخت متاثر گردید و سعی کرد تا سلطان را وادارد که این مردپلید را به قصاص خود برساند بالاخره مساعی او مؤثر واقع شد و رستم پاشا به جرم این جرم بزرگ، محکوم به مرگ گردید.
مـدت سه روز جسد او بر روی زمین ماند و کسی او را دفن نکرد سرانجام جسد شریف او را به دریا افـکـندند خدای متعال غریق رحمتش فرماید و با امامان معصوم (ع) محشور فرماید که در تحقق آرمانشان، خویشتن را قربانی ساخت وطعمه ماهیان دریا گردید.[6]


[1] . برخی در مورد کلام استاد شهید مطهری، جایی که می فرماید: ظاهرا اهل طوس بوده است، از این روگاهی الطوسی الشامی امضا می کرده است گفته اند که اصل آن الطلوسی الشامی بـوده اسـت طـلوسه روستایی از جبل عامل می باشد، گویا در اعیان الشیعه، ج 7، ص 143 و ریحانه الادب، ج 3، ص 28 آمده است با مراجعه ای که به آدرس اخیر داشتیم، چنین مطلبی نبود جـهـت حـفـظ امانت مطلب استاد به همان صورت اصلی نقل گردید مشاهیر دانشمندان اسلام، قمی، ج 3، صفحات 370 تا 380.
[2] . آشنایی با علوم اسلامی، ص 303 .
[3] . روضات الجنات، ج 3، ص 387ـ352، کد معرفی 306 .
[4] . در حق این کتاب گفته اند:
لولا کتاب مسالک الافهام
ما اتضحت طریق شرائع الاسلام .
کلا ولا کشف الحجاب مؤلف
عـن مـشـکـلات غوامض الاحکام .
[5] . این مقاله ارزنده از پیشگفتار ترجمه شرح منیه المرید شـهـید ثانی که به قلم استاد متتبع و توانا، برادرگرامی جناب آقای دکتر سید محمد باقر حجتی تـنـظـیـم یافته بود با کسب اجازه از معظم له، نقل گردید خداوندمتعال به او جزای خیر عنایت فرماید قابل ذکر است که ترجمه استاد، کامل ترین و صحیح ترین ترجمه منیه المرید می باشد که به نام آداب تعلیم و تعلم در اسلام از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و انتشاریافته است .
[6] . معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 372 تا 377 .

عقیقی بخشایشی - تلخیص از کتاب فقهای نامدار شیعه، ص 191

منبع : اندیشه قم


مراسم این هفته

چهارشنبه 2 دی‌ماه
خیابان معلم / کوی 10 / فرعی چهارم
شروع مراسم ساعت ۱۹:۳۰

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 27
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 562369