سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود.اسمش سر زبان ها افتاده بود.خیلی از بچه های مدرسه دوست داشتند با او دوست شوند.دور و برش همیشه شلوغ بود.

یک روز که آمد ، دیدم دست هایش را حنا بسته است!

تعجب کردم!

به مسخره گفتم :

محمد! این دیگر چه کاری است؟!

گفت: «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسه ای ها راحت شوم؛ بگویند این پسر ، امّل است و کاری به کارم نداشته باشند.»

شهید دکتر محمدعلی رهنمون . یادگاران16.کتاب رهنمون. ص14

شهدا دعا داشتند

ادعا نداشتند

نیایـش داشتند

نمایش نداشتند

حیا داشتند

ریا نداشتند

رسم داشتند

اسم نداشتند

000

و اما ما

.

.

کجای ِکاریم رفیق ؟!!؟


[ جمعه 91/12/25 ] [ 10:0 صبح ] [ ]

مراسم این هفته

چهارشنبه 2 دی‌ماه
خیابان معلم / کوی 10 / فرعی چهارم
شروع مراسم ساعت ۱۹:۳۰

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 47
کل بازدیدها: 560737