|
امیرالمومنین (ع) نشسته بود کنار بستر پیامبر (ص)، صحبتهای او را میشنید:" علیجان! دستانت را میبندند... . صبر میکنی!؟" - بله یا رسولالله! - علیجان! خانه نشینت میکنند... صبر میکنی!؟ - بله یا رسولالله! امیرالمومنین (ع) گفت:" حتی اگر فاطمهام را اذیت کردند و کتک زدند!؟" پیامبر (ص) گفت:"علیجان! آنجا هم صبر کن." ? وقتی دومی با لگد در را باز کرد، آمد تو. امیرالمومنین (ع) یقهاش را گرفت، کوبیدش روی زمین. محکم گلویش را گرفت؛ داشت خفه میشد که رهایش کرد. گفت:" فقط به خاطر پیامبر (ص) کاری نمیکنم، چون سفارش کرد صبر کنم."
[ پنج شنبه 92/2/5 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
|
|