|
حضرت قاسم بن الحسن(علیه السلام) پای کوبم بر زمین تا زمزمی جاری کنم لااقل بهر لبان خشک تو کاری کنم من ز نسل مجتبایم وارث شیر جمل چون عموعباس می خواهم علمداری کنم دشمنان از نسل آن بنت الخبیث یثربند با تنی صد پاره بهرت آبرو داری کنم من ز سینه نعره ی ان تنکرونی سر دهم تا که سینه بشکند این شاه را یاری کنم این تن و ا ین سم مرکب وای بر حال دلم با تمام پیکرم از تو طرفداری کنم کن حلالم ای عمو گر که خجالت دادمت خواستم شاید برای غربتت کاری کنم
[ چهارشنبه 91/9/1 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
حضرت قاسم(ع) نام: قاسم مختصری از شرح حال حضرت قاسم(ع) شهادت قاسم(ع) در واقعهی کربلا
[ چهارشنبه 91/9/1 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
دروغ حضرت قاسم(ع) در میدان جنگ یافریب دشمن؟؟؟
از پای صحبتهای حاج آقا مجتهدی تهرانی به این مساله میرسیم که دروغ گفتن در 3 جا جایز شمرده شده است.
[ سه شنبه 91/8/30 ] [ 2:35 عصر ] [ ]
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین(ع) روحی دمیده درتنم این پیروهن حسین(ع) بااشک روضه شیربه من داده مادرم تربت گذاشته پدرم دردهن حسین(ع) قلبی شکسته دیده ی ترسینه ای کبود دارم نشان عشق تورادربدن حسین(ع) وقتی کنارجسم کفن پوشم آمدید گریه کنیدوندبه که ای بی کفن حسین(ع) ازماتم تو عاقبتم جان سپردن است پس حک کنید برلحدم عشق من حسین(ع)
[ دوشنبه 91/8/29 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
خدایا تا کی می خواهیم توهم حسینی بودن بزنیم ! دریغ از لحظه ای در حضور حسین بودن ! حس حسینی بودن پرستیژ اجتماعی مان شد ! آنهم دهه اول محرم ! از یازدهم منزل به منزل در پی دنیا می دویم .... آه خدا ! فقط تو میدانی چقدر با خدایا تا کی می خواهیم توهم حسینی بودن بزنیم ! دریغ از لحظه ای در حضور حسین بودن ! حس حسینی بودن پرستیژ اجتماعی مان شد ! آنهم دهه اول محرم ! از یازدهم منزل به منزل در پی دنیا می دویم .... آه خدا ! فقط تو میدانی چقدر با حقیقت حسین فاصله داریم !! خدایا بیدارمان کن ! حقیقت حسین فاصله داریم !! خدایا بیدارمان کن !
[ دوشنبه 91/8/29 ] [ 12:0 صبح ] [ ]
خیلی گشته بودیم ،نه پلاکی ،نه کارتی،چیزی همراهش نبود.لباس فرم سپاه به تنش بود.چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم را جلب کرد.خوب که دقت کردم دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده.خاکوگلها را پاک کردم.دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم.روی عقیق نوشته بود: به یاد شهدای گمنام [ یکشنبه 91/8/28 ] [ 1:29 صبح ] [ ]
پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (ع) دو فرزندش عون و محمد را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (ع) فرستاد. در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند. ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند.? جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند. بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.? نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید. منقول است حضرت زینب(س) زمانی که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) برای تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. شرح شمع صفحه199
[ یکشنبه 91/8/28 ] [ 1:25 صبح ] [ ]
کاروانی خسته و دل نگران، به سرزمین مقدس نینوا قدم میگذارد، زمان، سوم محرم الحرام سال 61 هجری است. در ورود به دشت غم و غصه، امام شخصی را جهت شناخت سرزمین میفرستد. امام، غیبت و شهادت در نظری هر لحظه حضور دارد، ولی به جهت همراهان خویش امر میکند که: «بروید نام این سرزمین را سؤال کنید.» امام دست های خویش را به آسمان بر میدارد و نجوا مینماید: «اللهم انی اعوذبک من کرب و البلاء!» یاد کلام جد و باب خویش میکند که او را از کربلا خبر میدادند. [ شنبه 91/8/27 ] [ 12:1 صبح ] [ ]
قلبی که هرزه است گرفتار دوست نیست چشم پلید ‘ لایق دیدار دوست نیست هرکس که از تمامی خود ساده نگذرد ناقابل است و درخور بازار دوست نیست هر کس شبانه از صف یاران گریخته ست چون روز روشن است که او یار دوست نیست آیین عشق ‹‹ سر به بدن داشتن ›› نبود سرتا جدا نگشته سزاوار دوست نیست [ پنج شنبه 91/8/25 ] [ 12:58 صبح ] [ ]
باز بوی محرم می آید. باز آوای نوحه از مسجد محله به گوش میرسد. باز پرچم های سیاه برپا می شود. باز لباس های سیاه از چمدان ها بیرون می آیند. باز علم ها برپا می شوند. باز جوانان عاشق سیاه پوش می شوند.
[ سه شنبه 91/8/23 ] [ 11:27 صبح ] [ ]
|
|