|
بوی دود است که پیچیده ، کجا میسوزد ؟ همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند هیزم آورده که آتش بزنند این در را جمع اند و موافق که علی را ببرند بین این قوم که از بغض لبالب هستند مادر افتاد و پسر رفت زدست ، درد این است ماجرا کاش همان روز به آخر می شد غزلم سوخت، دلم سوخت، دل آقا سوخت [ سه شنبه 93/12/12 ] [ 1:0 عصر ] [ ]
|
|