|
"خداوندا؛ روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی قرار بده" "... و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما " "... و مرا از خواب غفلت هوشیار و بیدار ساز " "... و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتی هایم عفو فرما؛ ای که گناهِ گنهکاران را عفو میکنی." [ یکشنبه 93/4/8 ] [ 5:7 عصر ] [ ]
همیشه وقتی یه عزیزی قراره از راه برسه، حال و هوامون عوض میشه. فکر کن یکسال عزیزت رو ندیده باشی و برای دیدنش لحظه شماری کنی... فکر کن یک ساله که رفته مسافرت و ندیدیش و حالا داره برمیگرده! در این شرایط، اولین کاری که میکنی چیه؟ میتونی شروع کنی به جمع و جور کردن خونه و مرتب کردن وسایل و آب و جارو کردن حیاط و خریدن گل و شیرینی... خلاصه اینکه وقتی آدم انتظار اومدن یه عزیزی رو بکشه، روز آخر و قبل از اومدنش، سر از پا نمیشناسه و به تکاپو میوفته... رفقا؛ عزیزمون داره میاد! ماه رمضان رو میگم. ماه خدا... ماه عبادت و بندگی... ماهی که نفس هاتون مساوی با ثوابه! هزارتا از این توصیف های قشنگ در مورد ماه رمضان بلدم که میتونم لیست کنم براتون؛ ولی همون وصف اولی از همه قشنگ تره! "ماه خدا" ! ماهی که یک سال از اومدنش میگذره و دلتنگش بودیم... حالا که یه روز مونده به اومدنش، حسابی به تکاپو افتادیم! مگه نه؟ راستشو بگو؛ تو این 2-3 روز قبل، یکم حواست بیشتر جمع نمازت نشده؟ تو این 2-3 روز قبل، یکم بیشتر مراعات اخلاق و ادبت رو نکردی؟ بین خودت و خدا؛ این چند روزه، گناهاتو کمتر نکردی؟! عزیزمون داره میاد... فردا همه روزه پیشواز میگیریم... میریم به استقبال "ماه خدا" و بهش خوش آمد میگیم... آغوشمون رو باز میکنیم و هوای ماه رمضان رو تنفس میکنیم و میگیم " سلام، آخ که چقدر دلم تنگ شده بود برات، خدا!! " ...رمضانتون، مبارک [ جمعه 93/4/6 ] [ 9:0 عصر ] [ ]
[ چهارشنبه 93/4/4 ] [ 5:0 عصر ] [ ]
برای دریافت صوت های هیئت در تاریخ 93/03/22 [میلاد حضرت صاحب العصر والزمان (عج) ] روی ادامه مطلب کلیک کنید... [ شنبه 93/3/24 ] [ 5:19 صبح ] [ ]
برای دریافت صوت های هیئت در تاریخ 93/03/15 [میلاد حضرت علی اکبر (ع) ] روی ادامه مطلب کلیک کنید... [ شنبه 93/3/24 ] [ 3:32 صبح ] [ ]
برای دریافت صوت های هیئت در تاریخ 93/03/8 [میلاد امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) ] روی ادامه مطلب کلیک کنید... [ جمعه 93/3/23 ] [ 8:21 عصر ] [ ]
و آخرین سخنم در این جا با شما این که، به جمهورى اسلامى که ثمره خون پدرانتان است، تا پاى جان وفادار بمانید و با آمادگى خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را براى قیام منجى عالم و خاتم الاوصیاء ومتع الاولیاء، حضرت بقیةالله روحى فدا، فراهم سازید. صحیفه امام ج 20ص 38
[ سه شنبه 93/3/13 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
داستان فرشته ی هبوط کرده و بال سوخته را همه میدانیم. دردائیل فرشته ای بود که بالهای عظیمی داشت و بر فراز عرش خدا پرواز میکرد، روزی با خود فکر کرد که " آیا مافوق پروردگار ما، چیز دیگری هم هست؟ " خداوند که از ذهن او باخبر بود، بالهای بیشتری به او عطا نمود و دستور داد که "پرواز کن و بالا برو..." او مدتها پرواز کرد و بالا رفت، اما هرگز به نزدیکی سقف عرش الهی هم نرسید و خسته شد... سالها بعد، مولودی با برکت به پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم عطا شد و شور و شوقی در عرش خدا برپا شد. تمام فرشتگان به هم تبریک میگفتند. آتش دوزخ کم شد و بهشت را زینت کردند. فرشتگان به صف شده و به تسبیح و تکبیر خداوند پرداختند. روز، روزِ بزرگی بود... سید سادات عالم، قدم به زمین خاکی گذاشته بود... دردائیل با دیدگانی پر از اشک و شرمسار از کرده های خویش، همواره به دنبال واسطه ای بود تا از خداوند طلب آمرزش کند. با دیدن این شور و شوق عرشیان، متوجه شد که مقصود خود را پیدا کرده و باید به دامان این مولود چنگ بیاندازد... از جبرائیل خواست که سفارش او را به پیامبر بکند تا بلکه به حق این مولود، او هم آمرزیده شود. و جبرائیل چنین کرد... پیامبر خدا ، پیکر پاک حسین بن علی را که در میان پارچه پشمینه ای قنداق شده بود به ساوی آسمان بلند کرد و فرمود:
و چنین شد که خداوند از دردائیل راضی شد و اورا بخشید. بعد از آن، دردائیل در بهشت چنین معروف شد که : " این آزاد شده ی حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. " برگرفته از داستان دردائیل ملک [ یکشنبه 93/3/11 ] [ 5:47 عصر ] [ ]
[ چهارشنبه 93/3/7 ] [ 2:7 عصر ] [ ]
برای دریافت صوت های هیئت در تاریخ 93/03/1 روی ادامه مطلب کلیک کنید... [ یکشنبه 93/3/4 ] [ 3:0 عصر ] [ ]
|
|